کد مطلب:303683 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150

یک اشکال
با توجه به این كه آیه مباركه مباهله كه باتفاق همه مفسران و محدثان شیعه و سنی سند زنده ای است برای عظمت اهل بیت علیهم السلام و افرادی مثل قاضی نورالله شوشتری در جلد سوم كتاب نفیس احقاق الحق صفحه 46 و در همان سند از شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می كند كه آنها تصریح كرده اند كه آیه مباهله درباره اهل بیت پیامبر (ص) نازل شده است و نام آنها و مشخصات كتابهای آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 كتاب احقاق الحق ذكر نموده است.

برای نمونه از بزرگان اهل سنت طنطاوی مصری مفسر معروف قرآن در تفسیر الجواهر جلد دوم صفحه 120 و زمخشری در تفسیر كشاف جلد یك صفحه 193.

و ابن حجر عسقلانی در كتاب الاصابه جلد 2 صفحه 503 همگی متفقند كه آیه مباهله در شأن اهل بیت پیامبر (ص) نازل شده است. مخصوصاً یكی از بزرگان اهل سنت یعنی زمخشری در كشاف در ذیل آیه مباهله می گوید:

«این آیه قوی ترین دلیلی است كه فضیلت اهل كساء را ثابت می كند»

و در كتاب شریف عیون اخبارالرضا درباره مجلس بحثی كه مأمون در دربار خود تشكیل داده بود این چنین می نویسد: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: خداوند پاكان از بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و بر پیامبرش فرموده: فَمَنْ حاجّكَ مِنْ بَعْدِ ما جائَكَ مِنَ الْعِلْم فَقُلْ تَعاَلْوا... (ترجمه اش در صفحات پیش گذشت)

و به دنبال نزول این آیه پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین را با خود به مباهله برد... این مزیتی است كه هیچكس در آن بر اهل بیت سبقت نگرفته، و فضیلتی است كه هیچ انسانی به آن نرسیده، و شرفی است كه قبل از آن هیچكس از آن برخوردار نبوده است. [1] .

و با توجه به این حقیقت مورد قبول فریقین كه آیه شریفه مباهله در شأن اهل بیت (ع) نازل گردیده اینجا اشكال معروفی است كه طراح آن فخر رازی و همفكرهای او مطرح كرده اند كه چگونه ممكن است منظور از (ابناءنا) فرزندان ما حسن و حسین باشد؟ و حال آن كه ابناء جمع است و جمع بر دو نفر اطلاق نمی شود، و همینطور چگونه ممكن است منظور از (نسائنا) زنان ما كه معنی جمع دارد تنها اختصاص به یك نفر یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها داشته باشد؟ و منظور از (انفسنا) یعنی جان های ما كه معنی جمع دارد چرا تنها به علی علیه السلام اطلاق می شود؟ مگر به یك نفر، جمع اطلاق می شود؟

مفسران بزرگوار پاسخ جالبی به این اشكال داده اند.


[1] تفسير نوراثقلين ج 349/1 - تفسير نمونه ج 443/2 و بحار، ج 52/20 و ج 652/6.